آزادوار شهری به قدمت تاریخ

من هرگز از مرگ نمی هراسیده ام.

عشق به آزادی ، سختی جان دادن را

بر من هموار می سازد

عشق به آزادی مرا همه ی عمر در خود گداخته است.

آزادی معبود من است.

به خاطر آزادی هر خطری بی خطر است.

هر دردی بی درد است.

هر زندانی رهایی است.

هر جهادی آسودگی است.

هر مرگی حیات است.

آخر ، . . . چه بگویم ؟

من تنهایی را از آزادی بیش تر دوست دارم.

و حال می خواهم چه  کنم؟

قلب که می زند برای کیست؟

برای چیست؟

و صبح که سر بر می کشد برای کیست؟

برای چیست ؟

رفیقان من ، با من مدارا کنید!

به پرتگاه چه نیستی ای زندگی من خواهد لغزید؟

فراخنای زمین ، سخت تنگ است

برگرفته از کتاب دفترهای سبز شهید دکتر علی شریعتی


نویسنده: داود ׀ تاریخ: شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:شهید, دکتر, علی ,شریعتی,شهید دکتر علی شریعتی,دفترهای ,سبز,تنهایی ,آزادی,معبود,زندانی, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

تمامی حقوق برای سایت روستای آزادوار محفوظ است. انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است